تعبیر خواب// خوابگزار مصطفا گلیاری(سوشترا)
عروسی تردید
فاطمه دانا، 19 ساله، مجرد
دیدم در خانة قبلی خودمان هستم. در یکی از اتاق ها کنار برادر زن برادرم هستم. فکر کردم تازه عقد کرده ایم و به خانة ما آمده. دو باره فرداشب خواب دیدم خانة آنها هستم. طبقة پایین، کنار هم بودیم. هوا روشن بود. بقیة خانواده طبقة بالا بودند. سر و صدا بود. صحنه عوض شد. دیدم پیش یکی از بازیگرهای سینما هستم. این صحنه خیلی زود عوض شد و دیدم در خانه ای هستم که اثاث آن جمع شده و من لباس عروسی پوشیده ام. عدة کمی بودند، مادر و دیگران نبودند. رفتم توی اتاق کناری دیدم شوهرم یکی از خواننده هاست ولی دختری غریبه با او گرم صبحبت بود. گفتم او هووی من است. ناگهان صحنه عوض شد دیدم در خیابان هستم. خانة مادرم آنجاست. گفتم اگر مرا با مانتو ببیند، چه خواهد گفت. گفتم من که شوهر دارم، به کسی ربطی ندارد. بعد دیدم در سالنی هستم که شبیه سالن سینما بود ولی به اندازة یک اتاق. آنجا فقط خاله و برادرم بودند. قرار بود موسیقی اجرا شود. یکی از بازیگرها که برایم ناشناس بود، کنارم نشست. بعد با هم بیرون رفتیم و دربارة درس انگلیسی حرف زدیم و با این زبان به من اظهار علاقه کرد و به برادرم چیزی گفت و رفت. کمی بعد سربازی که لباس نیروی انتظامی داشت، با کیسة پلاستیکی بزرگی آمد. چایی خورد. مارم هم به او خوراکی داد. خورد و رفت. او وقت رفتن به من نگاه کرد و گفت خدا حافظ. من اسم خودم را توی پلاستیک او گذاشتم. بعد به عروسی پسر عمه ام رفتیم و من دنبال آن سرباز می گشتم ولی پیدایش نکردم و با ناراحتی بیدار شدم.
تعبیر
این خواب می گوید شما از خانة خودتان به هیچ وجه راضی نیستید. هیچ همدمی ندارید و در خواب، به خانة قبلی می روید که در آن آسوده تر بوده اید، یا به جاهایی می روید که رؤیای شماست اما در دور دست است و مبهم: هنرمندی که ناشناس است، سالن سینمایی که به اندازة یک اتاق است...
شما تنها هستید. کاری هم ندارید پس به دامان رؤیا پناه می برید. این رؤیاها چنان گریبان شما را گرفته اند که در خواب هم سراغ تان را می گیرند. بودن با هنرپیشه و خواننده و بازیگر، رؤیای روز شماست که همراه با مشکلات شما در خواب تان نمایان شده. مشکلات شما غیر از تنهایی، فشارهای خانه است که به این کار نداریم درست است یا نه ما به این کار داریم که روی شما اثر بد گذاشته به طوری که فقط می خواهید از آنجا بروید و تنها راه را نیز ازدواج می دانید. با هر کس که شد. با کسی که دوستش دارید یا با کسی که مشهور است یا با کسی که سربازی ساده است. فرقی نمی کند.
جشن و سروری هم که شما در آن شرکت کرده اید، نشانة بغضی است که در گلوی شماست.
خانة مادر بزرگ او
مهری محمدی، 18 ساله، مجرد
خواب دیدم هوا بارانی است و نم نم می بارد و قشنگ است. نگاه کردم و دیدم جلو خانه ای شلوغ است. پرسیدم اینجا کجاست؟ گفتند منزل مادر بزرگ اوست. دیدم خودش گوشه ای ایستاده. رفتم تو. باران شدیدتر شد. همه فرار کردند. من و او به داخل اتاقی رفتیم. گفتم اگر داخل خانه باشیم، زلزله می شود و می میریم. او می ترسید. مادرش به من لبخند زد و مرا بوسید.
تعبیر
شما به او تعلق عاطفی دارید ولی چرا وقتی که تنها هستید، باران نم نم و قشنگ است ولی وقتی پیش او می روید، توفانی می شود؟ و چرا وقتی با او توی اتاق می روید، احتمال زلزله می دهید؟ چرا او می ترسد؟ این چرا ها نکات منفی این خواب است. تنها دل خوشی این خواب، بوسة مادر اوست. همین که آن هم از طرف دل شماست نه از طرف مادر او.
این خواب می گوید این دوست داشتن، ناخود آگاه شما را خوشحال نکرده. و می گوید او کسی نیست که بتواند مشکلات زندگی را به تنهایی حل کند. تکیه گاه خوبی نیست.
ازدواج دوباره
آرزو اکبری، 31 ساله، متأهل
خواهری دارم که بعد از ازدواج کرده و با شوهرش خوب است. خواب دیدم که پدرم دارد او را به اقوام روستای خودشان شوهر می دهد. من هر چه گریه می کردم که خواهرم خودش شوهر دارد، پدرم با آرامش می گفت، شوهرش به زودی خواهد مرد. من می گفتم امکان ندارد. اول صبر کنید بمیرد، بعد او را شوهر بدهید ولی پدرم گوش نمی کرد.
تعبیر
این خواب می گوید که بین پدر شما و شوهر خواهر شما اختلاف هست و با هم خوب نیستند. این احتمال هست که با هم بحث و مشاجره کنند و در این بحث ها پدر شما بگویم طلاق دخترم رو می گیرم و شوهرش میدم به فامیلای خودم. و این امکان هم هست که به زودی با هم مشاجرة مفصلی کنند.
توضیح: پس از این خواب، با هم مشاجرة سختی کردند و کارشان به دادگاه کشید.
دوباره با او؟
معصومه داودی، 43 ساله، بیوه
هشت ماه پیش شوهرم مرد. 22 سال زن و شوهر بودیم. خواب دیدم سرش به اندازة سیب شده و دهانش را باز و بسته می کند. مردم دو دسته شده بودند. یک گروه برایش نماز می خواندند و گروهی برایش غذا می آوردند. سرش سیاه شده بود و شم هایش بسته بود. حالت عذاب داشت. با خودم گفتم آیا دوباره باید با این زندگی کنم؟ چطور می توانم باز طاقت بیاورم؟ و با هراس بیدار شدم.
تعبیر
این خواب می گوید شما در مدتی که با شوهرتان زندگی کرده اید، از ایشان ناراضی بوده اید و بسیار هم ناراضی بوده اید. شما فکر می کنید به دلیل عذاب هایی که به شما داده، هرگز بخشیده نمی شود حتی اگر برایش مقدار زیادی خیرات شود.
این که چرا در خواب نگرانید که باز با او زندگی کنید، نکتة مهمی است. شاید شوهر شما فقط با شما بد بوده و خیرش به دیگران می رسیده. اگر این طور باشد، روحش با شماست. اما اگر آدمی بوده که با همه ستمگری می کرده، نگرانی شما یعنی ترسی که ممکن است آه دیگران، گریبان ورثة شوهر، یعنی شما و بچه ها را بگیرد.
زیاد نگران این خواب نباشید. چیز مهم دیگری ندارد.
فکر قدیمی
مریم طارمی، 28 ساله، متأهل
خواب دیدم در خانة مادر شوهرم بودم. مادر کسی هم که پیش از ازدواج دوستش داشتم، آنجا بود. در باز شد و او با همسرش وارد حیاط شد. ناراحت بود. برای بچه های من سوغات آورده بود. برای من هم یک جفت جوراب و یک روسری مشکی آورده بود و بی هیچ حرفی به من داد. ناراحت بود. خانمش هم از این که با من روبه رو شده بود، ناراحت بود. صدایش کرد و رفتند.
تعبیر
این خواب خوبی نیست. چنین خواب هایی هشداری است برای پدر و مادرها که هنگام ازدواج فرزندهایشان شتاب زده تصمیم نگیرند و به عواطف آنها هم توجه کنند.
این خواب می گوید که ناخود آگاه شما هنوز داغدار آن مهر قدیمی است و در یکی از کوچه های قلب تان، جوانة ناپیدایی هست که ازدواج نتوانسته آن را خشک کند. شما در این خواب دو مادر شوهر دارید که هر دو حضور دارند. در خواب شما، شوهر واقعی شما حضور ندارد فقط نمایندة او هست و این یعنی شما از او دلسردید. مهر قدیمی، در نقش شوهر نمایان می شود چون هم مادرش هست، هم برای بچه های شما سوغات آورده، هم برای شما جوراب و روسری آورده. که هر دو نماد شوهر است. ناراحت بودن او و سیاه بودن روسری، یعنی عذاب وجدان شما. همسرش هم یعنی این مال تو نیست.
این خواب نشان دهندة مشکلات زیادی است که شما در زندگی زناشویی دارید که اگر امروز حل نشوند، فردا دیر است.